بنده شیطان، اطاعت، مطلق از او میکند
کی شود از چنگ اربابش رها قوم بزک
سامری گوساله ای را ساخت تا عبدش شوند
کدخدا را رنگ زد جای خدا قوم بزک
"دست خود برداشت دیگر از ستیز اهرمن"
جای آنها زد سر ما دادها قوم بزک
نیست اصلا در امان، حتی خودش از دشمنی
غافل و خوابند اما زین فضا قوم بزک
بارها از پشت خنجر خوردنش عبرت نشد
دل به شیطان داده بی چون و چرا قوم بزک
تکیه ی بی تکیه گاهی هست شیطان بزرگ
درس آموزید از آن کودتا قوم بزک
صحنه گردان است آمریکا و بازیگر تویی
دلقک بی مغز پر از ادعا؛ قوم بزک
هرچه فریاد است پس باید سر شیطان کشید
اصل دشمن اوست، فرع ماجرا قوم بزک
از غرض یا سادگی گشته است دشمن شاد کن
با دیانت شد خیانت را لوا قوم بزک
گفته در نامه به شیطان با همه پستی خویش
از فشار بیشتر در حق ما قوم بزک
جنس دکان نفاق اصلاح نیست افساد هست
دین و کشور میفروشد بی بها قوم بزک
کوفه را از خط و خال شامیان ترسانده اند
زهر خود را ریخت قبل از کربلا قوم بزک
بعد هم در کربلا تنها تماشاچی شدند
بلکه همراهی نموده از قضا قوم بزک
بعدها هم بر اسیران حرم خنده زدند
در مسیر کوفه تا شام بلا قوم بزک
***
از خمین تا خامنه ذلت نخواهی دید هیچ
مبدا ذلت ز داعش انتها قوم بزک